ادامه از نوشتار پیشین
شبهه و ایراد
(منظور ما از تفسیر این است در حالی که آنجا توضیح داده شده منظور از تفسیر چه هست نمود دیدن جهان نمود خدا دیدن جهان آن هم با امداد خدا به کلی غیر از آن چیزی است که از تفسیر د ر موارد عادی به ذهن میآید که موافق داشت.): مجتهد شبستری
پاسخ
قرآن:
" بلكه گفتند خوابهاى شوريده است شاید هم آنهارا بهم بافته و شاید او شاعرى است پس همان گونه كه براى پيشينيان هم عرضه شد بايد براى ما نشانه اى بياورد ." آیه ۵
"ما پیش از تو نیز جز مردانی را که به آنان وحی میکردیم گسیل نداشتیم اگر نمیدانید از پژوهندگان کتابهای آسمانی بپرسید " آیه ۷
"در حقیقت ما کتابی به شما نازل کردیم که در آن در باره شما صحبت شده است آیا تفکر و اندیشه خود را بکار نمیاندازید." آیه ۱۰ سوره انبیاء
پاسخ
ایراد و شبهههایی که توسط برخی افراد در این ده پانزده ساله اخیر گرفته میشود چیز تازهای نیست . در همان آغاز و شروع انتشار دین اسلام اشخاصی مانند ابوجهل ، ابو لهب ، عاص بن وائل و دیگران همین حرفها را میزدند. یعنی این شبهه سازان و ایراد گیران امروزی یک شبه و در مدتی کوتاه به زمان و فضای ابوجهل و ابولهبی بر گشته اند .(البته پس از یک دو سه سفر به انگلیس و ...).
اتفاقا اینان علیرغم ادعای روشن فکری به دنیای تاریک و جاهلانه جاهلیت غربی در بیش از هزار و چهار صد سال قبل بر گشته اند.آنان ادعایی میکنند که بطلان آن محرز شده است.
چنانکه در سه آیه فوق از آیات سوره انبیاء قرآن به همین نوع ایرادات اشاره میکند . منتها ابوجهل و ابو لهب بی ادبانه و بصورت تمسخر این حرفها را میزدند و این آقایان در پوشش لغات و اصطلاحات مودبانه سخنرانی میکنند و مینویسند.
البته در میان عصر جاهلیت هم کسانی بودند که بدون تمسخر و بصورت پرسشی و استفهامیمیگفتند: آیااو رویا نمیبیند و این حرفها را میزند؟ شاید او علاقه به شعر و شاعری دارد و میخواهد نگرش خود از جهان را این گونه بیان کند؟ شاید تخیل او قوی است و این صحبتها را میکند.
و خداوند به پیامبر میگفت پیش از این نیز ما هر پیامبری فرستادیم که همه آنان مورد وحی ما بودند و با وحی الهی آنها را اگاه میساختیم مخالفینشان و یا افراد مردد همین ایرادات را میگرفتند . در حالی که ما هیچ کس را بعنوان پیامبر نم فرستادیم مگر این که قبلا به او وحی میکردیم.
و در آیه شماره ۱۰ تاکید میکند ما که خداوند یم کتابی نازل کردیم که از خود شما هم در آن سخن به میان آمده است.
البته ایراد گیران و شبه آفرینان امروزی دوگروه اند: گروه نخست باوردارند که پیامبر به شکلی با خداوند مرتبط بوده است و از امدادهای او بهره میگرفته است. ولی گروه دوم پیشرفت کرده و میگویند اینها بدون دخالت خداوند و با دخالت مستقیم و ابتکار شخص پیامبر بوده و یا رویاهایی داشته یا تفکراتی داشته که او را واداشته سخنانی و مطالبی را بر زبان بیاورد که بعدا قرآن نام گرفته است.
چنانکه گفته شد همه این شبههها و ایرادات در زمان خود پیامبر و در ابتدای نشر دین اسلام بود و سپس با پیشروی سریع آن و تحت تاثیر قرار دادن تمدنهای بزرگ به بوته فراموشی و بایگانی تاریخ سپرده شد.