سوره اسراء پنجاهمین سوره بر حسب تاریخ نزول (بخش یکم)
قرآن
"پاک و منزه است خدایی که در شبی بنده خود را از مسجد الحرام به مسجد اقصایی که پیرامونش را مبارک قرار دادیم سیر داد تا آیات و نشانههای خود را به او بنماییم که خدا به حقیقت شنوا و بیناست. آیه (۱) سوره اسراء
سوره اسراء یا بنی اسرائیل نام سوره هفدهم قرآن است. این سوره در مکه نازل شده است. واژه اسراء در عربی به معنی سیر شبانه است و در آیه اول این سوره بهطور خاص به سفر محمد از مسجد الحرام به مسجد الاقصی اشاره میکند
در میان مسلمانان این سفر شبانه به" معراج "معرف شده و معراج به معنی نردبان بلند میباشد. اما واژه اصلی خود سوره " اسرا" است که در فرهنگهای لغت عربی معانی زیر در مقابل آن ذکر شده است:
- اسرا از مصدر سار به معنی حرکت کردن که هم حرکت بر روی پا و هم حرکت با وسیله ای مانند اتوموبیل اسب، کالسکه و...، را شامل میشود.
-خود حرکت نیز با واژه سیر نشان داده میشود ،
-سیر به معنی طریقه، روش کارها نیز میباشد.
در عرف زبانی سیر به معنی گردش نیز میبا شد ۰چنانچه سیر وسفر امروزه دو اصطلاح معروفند
- در زبان عرفانی به معنی مشاهده میباشد. و اصطلاحات سیر انفسی و آفاقی نیز در میان اهل عرفان مشهور است. اولین سیر به معنی درون نگری و خود کاوی است . و دومیبه معنی نگریستن و مشاهده جهان با تفکر و تعقل هدفمند است.کاین سیر عرفانی میتواند هم در حال سکون و هم در حال حرکت صورت گیرد.
آنچه که در آیه فوق مهم است همین واژه " اسرا" و دیگری واژه "شب" و سومین و چهارمین مسجد الحرام در مکه و مسجد الاقصی در بیت المقدس میباشد.
قرآن و روایات
حقیقت این است که موضوع معراج در احادیث شیعه و سنی، به صورت متواتر آمده است . با این تفاوت که در باره جزئیات آن مانند زمان، مکان، تعداد، چگونگی و جسمانی یا روحانیبودن آن، اختلاف نظر وجود دارد. قرآن نیز در دو سوره اسراء و نجم، به آن پرداخته است.
آیات دیگر در باره معراج
این موضوع معراج در سوره نجم و هنگامیکه خداوند از دیدن فرشته وحی و ملاقات توسط پیامبر سخن میرود به نحو واضح تری توضیح داده شده و طلق این آیات میتوان ایه نخست سوره اسرا را تکمیل نموده و گزخرش سفر اسمانی پیامبر اسلام را کامل نمود. چرا که در آیات ۱۳ الی ۱۸ خداوند میگوید که پیامبر در نزدیک سدره المنتهی و در جایی که منزلگاه بهشتی است فرشته و سروش نیرومند الهی را دیده است. و از انجا که سدره المنتهی و جنه الماوی در روی زمین نیستند پس باید سفری ، سیری و گردشی در فوق آسمانها صورت گرفته باشد .
آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت«۵»
[سروش] نیرومندى که [مسلط] درایستاد«۶»
در حالى که او در افق اعلى بود«۷»
سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد«۸»
تا [فاصلهاش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد«۹»
آنگاه به بندهاش آنچه را باید وحى کند وحى فرمود«۱۰»
آنچه را دل دید انکار[ش] نکرد«۱۱»
آیا در آنچه دیده است با او جدال مىکنید«۱۲»
سوره نجم
و قطعا بار دیگرى هم او را دیده است«۱۳
نزدیک سدرالمنتهى«۱۴»
در همان جا که جنةالماوى است«۱۵»
آنگاه که درخت سدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود«۱۶»
دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت«۱۷»
به راستى که [برخى] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید«۱۸»
موافقان و موافقان مشروط و مخالفان
اکثریت مسلمانان و دانشمندان علوم اسلامیو قرآنی به سفر جسمانی پیامبر در شبانگاه مورد نظر قران اعتقاد و باور حتمیدارند. گروه اندکی نیز این سفر را یک سیر روحی و نه جسمیمیدانند. شاید باشند کسانی که مسلمانند و لی تعداد کمتری را بخود اختصاص داده اند و باوردارند که پیامبر در حالت خواب و در رویا چنین سفری داشته است. ولی این تعبیر با ایات سوره نجم نمیخواند. چرا که در آنجا از یک مشاهده و یک ملاقات با فرشته سخن میرود که رویا گونه نیست. بلکه تاکید میکند که پیامبر دوبارانفرشته مسلط را یکی د ر فراخنای افق و دیگری در نزدیکی سدره المنتهی دیده و شاهد آیات و نشانههای بزرگ الهی بودهاست.
اما مخالفان از غیر مسلمانان آن را انکار میکنند. ولی باید توجه داشت که مسیحیان به عروج عیسی به آسمان سخت معتقدند. روزی ناپلئون از سفیر عثمانی در دربار خود پرسید: جناب سفیر پیامبر شما با کدام نردبان به آسمان رفته بود؟
و سفیر عثمانی پاسخ داده بود : چناب امپراطور ، با همان نردبانی که قرار است عیسی مسیح شما از اسمان پائین بیاید.
بنابر این مسیحیان نمیتوانند در این مورد اعتراض کنند چون مشکل آنان بیشتر است. زیرا معتقدند که مسیح هنوز در آسمان است و نه بر روی زمین.
تا آنجا که بیاد دارم در دین زرتشت نیز از سفر پیامبر زرتشت به بهشت سخن رفته که طی آن زرتشت دو اصله در خت از بهشت به ایرانزمین آورد که بیش از هزار سال سبز و سرپا بودند تا این که بدستور متوکل خلیفه وحشی عباسی آنهارا قطع کردند و چوبهای آنها را برای ساخت کاخ او بغدا د حمل کردند.
زمان
در خصوص اینکه معراج در چه سالی اتفاق افتاده و آیا پیش از درگذشت ابو طالب بوده است یا پس ازاندیدگاه مشهور عالمان مسلمان، این است که معراج در سالهای آخر اقامت پیامبر(ص) در شهر مکه (پیش از هجرت و پس از بعثت) ، روی داده است؛
ملا فتحالله کاشانی که نیای مادر بزرگ این نگارنده است و احمد بن علی طبرسی نیز بر این باورند که، مشهورترین دیدگاه این است که معراج در سال دوازدهم بعثت روی داده است.
ادامه از نوشتار پیشین
سوره قصص پنجاهمین سوره قرآن بر حسب تاریخ نزول
آیات ۲ای ۱۰
"به موسی کتاب (تورات) را فرستادیم و آن را وسیله هدایت بنی اسراییل قرار دادیم و گفتیم که غیراز من هیچ کس را حافظ و کارساز نگیرید. (۲)
شرح: تورات یا همان انجیل عهد عتیق امروزه بنام "تورات" مشهور است.
عهد عتیق یا عهد قدیم و یه بقول خود یهودیان همان کتاب تنخ است که کتاب مقدس قوم یهود به شمار میآ ید.
گروه زیادی از مسیحیان نیز به آن اعتقاد دارند. البته مسیحیان کتاب انجیل خود را عهد جدید نامیده اند.
عهد عتیق کتاب تورات (پنج کتاب اول تنخ) و کتابهای پیامبران دیگر را در بر دارد.جمعا تو ات و کتابهای پیامبران ۳۹ را تشکیل میدهند. مسیحیان بعدا هفت کتاب را به کتابهای عهد عتیق افزودند که بهودیان آنها را نامعتبر میدادنند و آنها را آپوکریفا نامیده اند. پروتستانانها این هفت کتاب را از مجموعه عهد عتیق خارج نموده احد و لی کاتولیکها و ارتدوکسها آنها را معتبر میدانند.
تفاوت عهد عتیق و عهد جدید این است که در عهد عتیق رعایت قانون و شر یعت الزامیاست و لی در عهد جدید فقط بر محبت و اعتقاد به پسر خدا بودن مسیح و اتحاد خدا و مسیح تاکید میشود.
در انجیل عهد جدید از قول عیسی مسیح گفته شده : من نیامده امارتباط شما را با دین موسی قطع کنم. ولی در همین انجیل سنت پل از مسیحیان میخواهد قوانین عهد عتیق را زیر پا گذارده ، ختنه نکنند، و شراب را حلال اعلام میکند.
در انجیل عهد جدید هیچ نوع عبادت و قانون شر یعتی وجود ندارد. تنها اعتقاد به این که مسیح بر سر صلیب جان باخت و او پسر خداست و به آسمان رفته و مجددا باز میگردد و گناه همه مسیحیان را بعهده میگیرد تاکید میشود.
قرآن بنی اسراییل و دو انتقامیکه باید پس دهند و یا داده اند
" کسانی که به کشتی نوحشان بردیم (و از هلاک نجاتشان دادیم، چنان که) نوح بسیار بنده شکرگزاری بود (شما هم مانند او شاکر باشید تا نجات یابید). (۳)
فساد بنی اسرائیل برروی زمین
"و در کتاب خبر دادیم و چنین مقدر کردیم که شما بنی اسراییل دو بار حتماً در زمین فساد و خونریزی میکنید و تسلط و سرکشی سخت ظالمانه مییابید(یک بار به قتل اشعیا و مخالفت ارمیا، و بار دیگر به قتل زکریا و یحیی). (۴)
پس چون وقت انتقام اول فرا رسد بندگان سخت جنگجو و نیرومند خود را بر شما برانگیزیم تا آن جا که در درون خانههای شما نیز جستجو کنند. و این وعده حتمیاست. (۵)
آن گاه شما را به روی آنها برگردانیم و بر آنها غلبه دهیم و به مال و فرزندان مدد بخشیم و عدّه شما را بیشتر گردانیم. (۶)
اگر نیکی و احسان کردید به خود کرده اید و اگر بدی و ستم کردید باز به خود کردهاید. و آن گاه که وقت (انتقام ظلم) دیگر شما فرا رسد تا اثر بیچارگی و خوف و اندوه بر رخسار شما نشانند و به مسجد بیتالمقدس مانند بار اول در آیند و به هر چه رسند نابود سازند. (۷)
امید است خدا به شما باز مهربان گردد و اگر برگردید ما هم (به عقوبت و مجازات شما) بازمیگردیم و جهنم را زندان کافران قرار دادهایم. (۸)
همانا این قرآن به راست و استوارترین طریقه هدایت میکند و اهل ایمان را که نیکوکار باشند به اجر و ثواب بزرگ بشارت میدهد. (۹)
و برای آنان که به عالم آخرت ایمان نمیآورند البته عذاب دردناک مهیا ساختهایم." (۱۰)
سوره اسراء پنجاهمین سوره قرآن بر حسب تاریخ نزول : بخش سوم
آیات ۱۱ الی ۳۰
-"انسان بد را فرا میخواند و در ضمن دعا میکند تا خیر نصیب او شود چون انسان همواره شتابزده است«11»
(بدیها میتوانند نتیجه کارهای خودمان باشند چون در ضمن آن که به بدی روی آورده ایم و یا کار نادرستی انجام داده ایم از خداوند در خواست خیر و نیکی میکنیم. و این بخطر شتابی است که در روح انسان وجود دارد. پس چرا انسان فکر نمیکند که بدی و خوبی نمیتوانند باهم پیش بروند و از بدی خوبی به وجود نمیآید)
-و شب و روز را دو نشانه قرار داديم نشانه شب را که محو کردیم نشانه روز را فروزان گردانيديم تا طی روز فضلى از پروردگارتان بجوييد و تا شماره سالها و حساب را بدانيد و هر چيزى را به روشنى باز نمودهايم«12»
(شب و روز برنامه زندگی هستند و در ضمن تقویم عمر ما را نشان میدهند. این ایه در بخش اول نشان از محو شدن و نابودن شدن زمان گذشته میدهد و این که زمان گذشته هر گز باز نمیگردد)
-و كارنامه هر انسانى را به گردن او بسته ايم و روز قيامت براى او نامه اى كه آن را گشاده میبیند بيرون میاوريم«13»
(نامه کردار و رفتار هرکس پیش خود و همراه با اوست.)
-نامه ات را بخوان كافى است كه امروز خودت حسابرس خود باشى«14»
(پس تا روز باز خوانی پروندهها نیامده خود انسان میتواند آن پرونده را خوانده و خود حسابرسی کار خویش کند. چون روز قیامت نخستین که نامه کارهای ما را میخواند خود ما هستیم:
مکن کاری که بر پا سنگت آید جهان با این فراخی تنگت آید
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند تو از این نامه خوانی ننگت آید
-هر كس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده و هر كس بيراهه رفته تنها به زيان خود بيراهه رفته است و هيچ بردارنده اى بار گناه ديگرى را بر نمىدارد و ما تا پيامبرى برنينگيزيم به عذاب نمىپردازيم«15»
(کسی را در گور دیگری قرار نمیدهند . هرکس مسئول کار خویش است. )
-و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم ثروتمندان بی درد و خوش گذران را به چرخهای بریم که تا در آن به انحراف بپردازند و در نتيجه عذاب بر آن شهر لازم گردد پس آن را زير و زبر كنيم«16»
-و چه بسيار نسلها را كه ما پس از نوح به هلاكت رسانديم و پروردگار تو به گناهان بندگانش بس آگاه و بيناست«17»
-هر كس خواهان دنیای زودگذر است به زودى هر كه را خواهيم [نصيبى] از آن مىدهيم آنگاه جهنم را كه در آن خوار و رانده داخل خواهد شد براى او مقرر مىداريم«18»
(اگر فقط و فقط دنیا بخواهیم ممکن است بدست آوریم ولی در جهان دیگر و در سرای آخرت فقیر خواهیم بود)
-و هر كس خواهان آخرت است و نهايت كوشش را براى آن بكند و مؤمن باشد آنانند كه تلاش آنها مورد حقشناسى واقع خواهد شد«19»
-هر دو ی اينان و آنان را از عطاى پروردگارت مدد میبخشيم و عطاى پروردگارت کسی منع نشده است«20 »
ببين چگونه بعضى از آنان را بر بعضى ديگر برترى داده ايم و قطعا درجات آخرت و برترى آن بزرگتر و بيشتر است«21»
-معبود ديگرى با خدا قرار مده تا نكوهيده و وامانده بنشينى«22»
احترام به پدر ومادر احترام به خدا ست
-و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى«23»
-و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در کودکی پروراندند«24»
-پروردگار شما به آنچه در دلهاى خود داريد آگاهتر است اگر شايسته باشيد قطعا او آمرزنده توبه كنندگان است«25»
سه دستور نجاتبخش
و حق خويشاوند را به او بده و مستمند و در راهمانده را [دستگيرى كن] و ولخرجى و اسراف مكن«26»
(حق خویشاوند را بده!
مسستمند را دستگیری کن،
به فریاد در راه ماندگان برس!
وولخرجی همنکن!)
اسراف کردن
-چرا كه اسرافكاران برادران شيطانهايند و شيطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است«27»
و اگر به اميد رحمتى كه از پروردگارت جوياى آنى از ايشان روى مىگردانى پس با آنان سخنى نرم بگوى«28 »
!
-و دستت را به گردنت زنجير مكن و بسيار هم گشاده دستى منما تا ملامت شده و حسرت زده بر جاى مانى«29»
(خسیس مباش و بخشنده بی حساب و کتاب هم مباش)
-بی گمان پروردگار تو براى هر كه بخواهد روزى را گشاده يا تنگ مىگرداند در حقيقت او به [حال] بندگانش آگاه بيناست«30
کتابهای مقدس(انجیل عهد عتیق): باب ۲۳ بخش اول